فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

به مجله سرگرمی ایرانیان خوش آمدید . لطفا از همه مطالب دیدن فرمائید

he dialed the number and waited


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, | 20:45 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

  در زمان‌هاي‌ دور،   مردي در بازارچه شهر حجره اي داشت و پارچه مي فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبي بود وليكن كمي خجالتي بود.

مرد تاجر همسري كدبانو داشت كه دستپخت خوبي داشت و آش هاي خوشمزه او دهان هر كسي را  آب مي انداخت.


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, | 9:4 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

  مردي در صحرا بدنبال شترش مي گشت تا اينكه به پسر با هوشي برخورد . سراغ شتر را از او گرفت . پسر گفت : شترت يك چشمش كور بود؟ مرد گفت: بله . پسر پرسيد : آيا يك طرف بار شيرين و طرف ديگرش ترش بود ؟ مرد گفت : بله . حالا بگو شتر كجاست ؟‌پسر گفت من شتري نديدم .


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, | 9:3 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

 براي پختن پلو بمقدار زياد از قابلمه هاي بزرگي به نام ديگ استفاده مي كنند. و از قاشق هاي بزرگي بنام كفگير براي هم زدن و كشيدن پلو استفاده مي شود .


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, | 9:1 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

  روزي ملا نصرالدين به يك مهماني رفت و لباس كهنه اي به تن داشت . صاحبخانه با داد و فرياد او را از خانه بيرون كرد .

او به منزل رفت و از همسايه خود ، لباسي گرانبها به امانت گرفت و آنرا به تن كرد و دوباره به همان ميهماني رفت .


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, | 8:59 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

مي گويند حضرت سليمان زبان همه جانداران را مي دانست ، روزي از خدا خواست تا يك روز تمام مخلوقات خدا را دعوت كند .

از خدا پيغام رسيد ، مهماني خوب است ولي هيچ كس نمي تواند از همه مخلوقات خدا يك وعده پذيرائي كند .


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, | 8:58 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

 حسني با مادر بزرگش در ده قشنگي زندگي مي كرد . حسني يك بزغاله داشت و اونو خيلي دوست داشت . روزها بزغاله را به صحرا مي برد تا علف تازه بخورد .


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, | 8:57 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

يكي بود يكي نبود غير از خدا هيچكس نبود . پيرمردي در دهي دور در باغ بزرگي زندگي مي كرد . اين  پيرمرد از مال دنيا همه چيز داشت ولي خيلي تنها بود ،‌ چون در كودكي پدر و مادرش از دنيا رفته بود و خواهر و برادري نداشت .


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, | 8:55 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

  موشي بنام فلفلي در دشت براي خودش لانه اي درست كرد و خيالش راحت بود كه زمستان را بخوبي سپري مي كند .

يك روز گاوي براي علف خوردن به دشت آمد وروي لانه آقا موشه نشست و مشغول استراحت شد .


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, | 21:12 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

ننه كلاغه صاحب يك جوجه شده بود . روزها گذشت و جوجه كلاغ كمي بزرگتر شد . يك روز كه ننه كلاغه براي آوردن غذا    بيرون ميرفت به جوجه اش گفت : عزيزم تو هنوز پرواز كردن بلد نيستي نكنه وقتي من خونه نيستم   از لانه بيرون بپري .
و ننه كلاغه پرواز كرد و رفت .


بخش: ضرب المثل + داستان آن ، ،
برچسب‌ها:

بقیعه پست
تاريخ : یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, | 20:57 | نویسنده ایرانیان فانی : MΛĤDI |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.